ایلیاایلیا، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

ایلیا نفس

عمر من

سلام گلم...ببخش بازم دير به دير ميام به وبت سر ميزنم. ..اين مدت كه نبوديم توي نت خبر خاصي نبود...فقط يه سال ديگه هم با خوبي ها و بديهاش گذشت،،انشالله سال جديد يعني سال ٩٤ سالي خوب و پر از شادي واسمون و به خصوص تو عزيز دلم باشه...خبر ديگه اينكه كم كم خونمون داره اماده ميشه و من و بابايي البته با حضور فعال جنابعالي مشغول تميز كاري هستيم ..يه خورده كارش مونده كه اونم به اميد خدا يكي دو ماه ديگه بريم خونه ي خودمون تموم ميشه...خبر ديگه اينكه عزيز دل من و بابا كه شما باشي بزودي ٤ ساله ميشي و من دارم بهت ميبالم كه داري بزرگ ميشي ولي هنوز شيطنتهاي خودتو داري كه بعضي وقتها اشكم رو در مياري.. ..خب چه كنم تموم وجودت پر از شيطنت و خرابكاري هستش ولي به م...
5 ارديبهشت 1394

مهربونم

 سلام گل ماماني.الهي قربونت برم.توي اين مدت كه چيزي ننوشتم اتفاقاي خوب و بد زيادي افتاد.اول اينكه ماماني زهرا به مكه ي مكرمه مشرف شده بود.خيلي واسه مامان زهرا خوشحالم چون واقعا لايقش بود و ايشالله قسمت همه ي مامانها بشه.بعد از اينكه مامانم برگشت بعد از چند روز هممون انفولانزا گرفتيم كه از زن داييت بهمون منتقل شد.واقعا بيماري بدي بود و تا چند هفته مبتلا بوديم.خبر ديگه اينكه من كنكور ارشد رو اين هفته دادم و بخاطرش زياد نتونستم بخونم وقتي كه كتابهاي من رو ميديدي بهم حمله ميكردي و اذيتم ميكردي و نميذاشتي درس بخونم.البته منم زياد مصر به قبول شدن نبودم چون احساس ميكردم تو هنوز كوچيكي فدات بشم و به توجه بيشتري  احتياج داري.اين مدت تنها از...
21 بهمن 1393

اي وروجك كي بزرگ ميشي

سلام نفس خان.اميدوارم  هر جاي اين دنياي بزرگ باشي خوب و سر حال باشي و مثل الان در زمان كودكيت اينقده مريض نباشي.چند روز نيومده بودم وبت.بازم مثل هميشه بايد حدس زده باشي واسه چي غايب بودم؟خوب معلومه باهوش بازم مريض شده بودي اونم از نوع جديدش.يه نوع تبخال كه همراه ويروس سرماخوردگي بود زبون و دهنت رو زخم كرده بود خيلي ناجور بود.اولين روزاش واقعا روحيه ام رو باخته بودم چون دكترت نبود و تعطيل بود.البته اول برديمت پيش يكي از دكتراي كلينيك شبانه روزي ولي ايشون يه سري داروهاي بيمورد نوشتن و اثري از بهبوي نبود.بالاخره شنبه اومد و رفتيم پيش متخصص و خدا رو شكر با راهنمايي غذايي و دارويت بعد از ١٠ روز تبخالها از بين رفتن.اون چند روز اصلا نتونستي حت...
11 آذر 1393

خدایا نعمتت را شکر....

سلام زندگی مامان.ببخش که خیلی دیر میام به وبت سر میزنم بخدا وقت ندارم.اولا که شما نمیزاری و از صبح که از خواب بیدار میشی تا آخر شب باید دنبالت باشم و شما هی شیطونی میکنی وروجک خان و خونه رو به هم میزنی خدایی خیلی خسته میشم از بس خونه رو جمع میکنم بعضی وقتها اتاق خودت که هیچ کل خونه هم شبیه بازار شام میشه ولی دیگه واسم مهم نیست خدا رو شکر که من تو رو دارم  و باعث دلگرمی منی شیرین زبونم.خودمم دارم واسه آزمون ارشد آماده میشم که واقعا با یه بچه ی شیطون نمیشه درست و حسابی درس بخونم.فوقش 2 ساعت به زور اونم وقتی شما خواب باشی.الانم ساعت 8 شبه و همراه بابایی رفتی شهربازی البته از این سر پوشیدها.ماشالله الان یه هفتس اینجا بارون میاد و خیلی هم ...
28 مهر 1393

این همه شیطونی؟؟؟؟

واي خدا جون بچه به اين شيطوني ديگه نديده بودم.سلام وروجك خان الان كه دارم اين پست رو واست ميزارم لنگ ظهره و جنابعالي هنوز خواب تشريف داريد شبها تا دير وقت كه كمترينش ساعت 2 بعد از نصف شب هم هست شما در حال آتيش سوزوندن ميباشي.الان هم كه ماه رمضونه من و باباي بيچاره ات بايد جور شيطونيا و بيخوابيهاي شما رو بكشيم و موقع سحر با چشم بسته و در حال چرت زدن دو لقمه غذا بخوريم وووووووووووووووووويييي وروجك بعضي وقتها اينقدر مردم آزار ميشي ميخوام همونجا مخم رو بكوبم به ديوار اينقده از دستت حرص ميخورم فردا بزرگ شدي و ديدي من بيشتر از سنم صورتم چروك داره نگي مامان من تغذيه اش خوب نبوده از وقتي كه جنابعالي اومدي توي زندگيمون اندازه ي 10 سال پيرتر شدم اين...
24 تير 1393

عزیز دلم 3 ساله شده هورااااااااااااااااااااااااااا

                                                                                           سلامممممممممممممم نفسسسسسسسسسسسس ماماني و بابايي.قربون اون چشمات بريم.جمعه 26 ارديبهشت نفسمون 3 ساله شده...
29 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ایلیا نفس می باشد