پنجمین دندون و مریض شدن ایلیا
سلام عسلم.دو سه روزه دارم از غصه دق میکنم.دو شب پیش غروب با بابایی رفتیم خارج از شهر که هوا دوباره گردو خاک میشه و متاسفانه تو مسموم شدی و مجبور شدیم ساعت ٤ صبح ببریمت بیمارستان و یه آمپول دردناک زدن روی پای کوچولوت تا استفراغت بند بیاد.آخه تو رو خدا بچه های ناز ما چه گناهی دارن که به خاطر این گرد و خاک کثیفی که به همراه خودش هزار ویروس و بیماری داره باید راهی بیمارستان بشن و متاسفانه چند کودک هم به خاطر این ویروسهای کثیف جان خودشون رو از دست دادن.اینقدر حالت بد شده بود که من و بابا میخواستیم گریه کنیم.الان حالت تهوع دیگه نداری ولی همچنان اسهالت ادامه داره.بردیمت پیش دکتر کریمی گفت که بدنت کم آب شده و اگه به نخوردن ادمه بدی باید توی بیمارستان بستریت کنن.آب و مایعات رو میخوری و غذا خوردنت چنان تعریفی نداره دلم نمیخواد بازم ببرمت بیمارستان چون وقتی ٣روزت بود به خاطر زردی بستریت کردیم و نمیخوام خاطرات اون روزهای بد برام تکرار بشه و همش دعا دعا میکنم زود خوب بشی و حتی شبها نمیخوابم و مواظب بالا نرفتن تب تو هستم.الان تقریبا ٣ شبه من نخوابیدم پسر نازم و ٢٤ ساعته دارم ازت نگهداری میکنم.کاش من بمیرم و یه تار مو از تو کم نشه.نمیدونم با این هوای کثیف شهرمون که هر یک روز در میان گرد و خاکش از کشور عراق بلند میشه و به بر سر ما میریزه چطور کنار بیایم.الان چند ساله این وضعیت رو داریم ولی بچه ها نمیتونن تحمل کنن و الان طبق آماری که من دارم تختهای تمام بخش نوزادان و کودکان در شهرمون پر شده که همه به علت اسهال و استفراغ شدید بستری هستن.هیچ کسی نیست که به داد ما برسه؟؟؟؟؟.بخدا قسم بخدا قسم بخدا قسم بچه ها گناهی ندارن و الان بجای بازی توی پارک و قدم زدنشون با بابا و مامانشون باید توی خونه حبس بشن.خدایا خودت رحم کن.
عزیز دلم راستی چند روز پیش دقیقا ٦/٣/٩١ تو صاحب پنجمین دندون شدی.که در فک بالایی دندون نیش سمت راست هستش مبارکههههههههههههههههههههههههههه.عزیز دلم نفسم زود خوب بشو.خداااااااااااااااااااااااایا دل این مادر رو با خنده ها و شیطونیای پسرش شاد کن.خدا جون خیلی دوست دارم.همیشه نگهدار و حافظ ایلیا جان هستی.بازم شکر بخاطر همه ی چیزهای خوبی که بهم دادی البته بیشتر به خاطر همسر عزیز و دلسوزم و این وروجک ناز نازی.