عکس ایلیا جونم
سلام گل پسرم.امروز ظهر خواستم پست جدید واست بزارم که بابایی بازم مثل همیشه پاکش کرد و کلی حرص خوردم.الان دوباره اومدم چون هم شما خوابی و هم بابایی نیست و داره درس میخونه چون فردا امتحان داره ایشالله که قبول میشه.این روزا من و بابایی مشغول جمع کردن خونه هستیم و میخوایم اسباب کشی کنیم به یه خونه ی جدید تر اما خونه هنوز حاضر نیست و من موندم چیکار کنیم.اونایی که خونه ی خودمون رو خریدن دیگه خیلی صبر کردن باهامون و الان خونشون رو میخوان خیلی بهمون این مدت فشار اومدش.هفته ی پیش رفتیم زیارت حضرت ویس و ازش شفاعتت رو خواستم که الحمد الله چند روز پیش دوباره رفتیم پیش یه فوق تخصص آلرژی و نظرش این بود که تو حساسیت غذایی نداری و باید بریم پیش یه متخصص پوست.ما هم رفتیم و ایشون گفتن که تو به حشرات حساس هستی و مخصوصا مورچه. و تا هفت سالگی این حساسیت باهات میمونه.حداقل از این خوشحال شدیم که حساسیت غذایی نبوده و دیگه ممنوعیت نداری شکر خدا به همینش هم راضی هستیم و زیارتمون و دعاهامون هم بی جواب نموند. بابایی هم خواست کباب درست کنه دستش سوخت طفلی.منم یه هفتس دچار کمر درد شدید مشکوک به دیسک کمر شدم و خیلی دارم اذیت میشم و خونه رو دارم تنها جمع میکنم.عیبی نداره به سختیش می ارزه .چون داریم با بابا عباس همسایه میشیم.الان یه سری از عکسات رو واست میزارم خوشگل مامان.دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم بوسسسسسسسسسسسسسسسسس
اینجا با بابایی رفته بودی پارک و کلی شیطونی کرده بودی
ایلیا جونم عاشق موسیقی
هفته ی قبل ویترین نی نی وبلاگ رو واست رزو کردیم و یه هفته عکس خوشگلت توی ویترین بود.راستی سی دی بلاگت رو هم سفارش دادیم و عالی بود.مرسی از مدیریت خوبمون