ایلیاایلیا، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

ایلیا نفس

هموطنم

1391/6/4 13:55
377 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فسقل مامان.چند روزی رو اصلا حوصله ی نوشتن نداشتم.این روزا همش پر از غم بود واسه هموطن های عزیزمون در آذربایجان شرقی که مدام زمین لرزه دامن گیرشون بود و متاسفانه خیلی از این عزیزان زیر آوار موندن و غم رفتنشون رو واسه بازمانده ها گذاشتن.خیلی ها بی خونه و زندگی شدن و خیلی ها بچه هاشون رو از دست دادن و خیلی های دیگه هم پدر و مادر و بستگانشون.همش توی اینترنت عکسا رو نگاه میکردم و پیگیر خبرا بودم که کاش کمتر این زلزله قربانی بگیره.من یه مادرم وقتی که با مریض شدن بچم میشینم سیر گریه میکنم حالا ای خدا وای به روزگار این عزیزان که جیگر گوششون رو به دل خاک بسپارن.الان که دارم این پست رو میزارم هنوز و هنوز بغض میکنم.هموطنم بهت تسلیت میگم و امیدوارم خداوند بزرگ صبر بی انتهاش رو نصیبتون کنه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

بابای اریانا
7 شهریور 91 14:29
سلام ایلیا جان اونشب توترمینال امدی بغلم یاد نی نی خودم افتادم کاش گریه نمی کردی وکمی بیشتربغلم میموندی خیلی نازی خدا حفظت کنه دایی جونت گفت سرما خوردی سر نمازبراتو وهمه نینی ها دعا کردم که همیشه سالم باشین به بابا سلام برسان دوستت دارم ایلیا جان


سلام ممنوم از لطفتون.شانس شما بود که ایلیا بی تابی کرد.چون همیشه خوش رو هستش.کوچولوتون رو ببوسید خوشحال شدیم
ilijoon
17 شهریور 91 11:05
سلام خوبيد؟؟شرمنده دير پيشتون اومدم ايلياي نازم رو ببوسيد
ilijoon
17 شهریور 91 11:06
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ایلیا نفس می باشد